اسکات وبروس با مطالعه سبکهای تصمیم گیری که قبلاً توسط دیگر دانشمندان پیشنهادشده بود، چهار مدل مقایسه ای برای سبکهای تصمیم گیری در نظر گرفته و تجزیه وتحلیل کردند. مدل اول، دو سبک تصمیم گیری را نشان می داد.1-سبک عقلایی‐ وابسته 2-سبک شهودی‐ فوری ‐ اجتنابی.یعنی در این مدل، عقلایی و وابسته به عنوان یک سبک و شهودی، فوری و اجتنابی به عنوان یک سبک در نظر گرفته شدند.
مدل دوم ،شامل سه سبک تصمیم گیری بود.1-سبک تصمیم گیری عقلایی2-سبک تصمیم گیری شهودی‐ فوری ‐ اجتنابی و 3-سبک تصمیم گیری وابسته .به بیانی دیگر، آن ها در این مدل نسبت به مدل اول، وابسته را به عنوان یک سبک جدا از عقلایی در نظر گرفتند.
مدل سوم سه سبک تصمیم گیری را نشان می داد.1-سبک عقلایی2- سبک شهودی‐ فوری-سبک وابسته 3-سبک اجتنابی. یعنی در این مدل نسبت به مدل قبلی، اجتنابی به عنوان یک سبک تصمیم گیری در نظر گرفته گردید.
مدل چهارم شامل پنج سبک تصمیم گیری بود.در این مدل نسبت به مدل قبلی، شهودی و فوری به عنوان سبکهای جداگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند که در نهایت با انجام آزمون های گوناگون، سازگاری داخلی، اعتبار و ساختار عاملی بالایی برای این مدل به دست آمد و این مدل به عنوان مدل برتر نسبت به بقیه مدل ها، در نظر گرفته گردید.
سبکهای تصمیم گیری اسکات و بروس
1-عقلایی[1] :دیدگاه های ساختار یافته و منطقی به تصمیم گیری
2-شهودی:[2] تکیه بر ظن ، احساس و ادراک
3-وابسته:[3] تکیه بر راهنمایی و پشتیبانی دیگران
4-اجتنابی[4]:به تعویق انداختن یا اجتناب از تصمیم گیری
5-فوری[5]: تمایل به تصمیم گیری ناگهانی و بدون فکر قبلی
در سبک عقلایی که یک سبک کنکاشی، تحلیلی و منطقی می باشد، تصمیم گیران تاثیرات بلندمدت تصمیماتشان را ارزیابی می کنند و یک جهت گیری وظیفه ای مبتنی بر واقعیت قوی درتصمیم گیریهایشان دارند.به نظر می رسد این سبک مرتبط با تمایل به وارد کردن ساختار وکنترل درونی باشد. ممکن می باشد هردو اقدام ساختار دادن وکنترل درونی، منجربه رویکرد بالاشود .
تصمیماتی که بوسیله افراد با سبک شهودی اتخاذ می گردد، دارای جهت گیری احساسی ومبتنی بر تمایل درونی به سوق دادن اطلاعات به سمت ظن وگمان می باشد. تصمیمات شهودی، نسبتاً سریع و با اطلاعات محدود اتخاذ می شوند و اغلب اگر ظن و احساس اشتباه باشند، تغییرمی کنند .
تصمیم گیران شهودی احتمالاً خیلی درمعرض اشتباهات وتناقض هستندکه ممکن می باشد مدیران رابه سمت عدم اطمینان و بی اعتمادی از جانب زیردستان و مافوقان بکشاند.پس به نظر می رسد این سبک منجر به رویکرد پایین گردد.
سبک وابسته تصمیم گیری دارای خصوصیاتی نظیر بهره گیری از نظر، عقیده و پشتیبانی دیگران درتصمیم گیری می باشد. افراد با سبک وابسته شدید، در تصمیماتشان نسبت به دیگران احساس مسوولیت می کنند.اگر این رفتار بعنوان یک مشارکت در نظر گرفته گردد، ممکن می باشد عکس العمل های مناسبی در مافوق ها و زیردستان ایجاد کند.در عوض اگر این رفتار به شکل تکیه بر دیگران در نظر گرفته گردد، ممکن می باشد یک واکنش منفی ایجاد کند .
از ویژگی های سبک اجتنابی، تاخیر و عدم پذیرش می باشد برخلاف قطعیت اجتناب ازتصمیم گیری ممکن می باشد بوسیله بعضی ازافراد برای کاهش نگرانی و اضطراب مرتبط باتصمیم گیری بهره گیری گردد. مدیرانی که با به تعویق انداختن تصمیم گیریها موافقند، به نظرمی رسد مایلند گله و شکایت خودرا از ما فوق ها وزیردستان خود نشان دهند.از خصوصیات سبک فوری وجود احساس قوی ازآگاهی وحضورذهن و علاقه به تصمیم گیری با حداکثر سرعت ممکن می باشد.تصمیم گیران فوری اظهار کرده اندکه آن ها تصمیمات را به اقتضای وقت می گیرند، بدون اندکی تامل. این تصمیم گیران ممکن می باشد بعنوان یک فرد قاطع (بدون فکر قبلی ) نگریسته شوند.پس مشخص نیست که آیا این امرموجب ارزیابی رویکرد بالا می گردد یا پایین (راش، مکنیلی و کوپر، ١٩٩۶).
با در نظر داشتن مطالب یادشده، پژوهشگر معتقد می باشد که تصمیم گیری عقلایی، به تصمیمات باکیفیت بالا منجر می شودکه خود می تواند موجب افزایش رویکردمالی گردد.همچنین تصمیمات اجتنابی وفوری نیز به تصمیمات با کیفیت پایین می انجامد.فرض بر این می باشد که سبک تصمیم گیری وابسته به عنوان تصمیم گیری مشارکتی لحاظ شده وتاثیرآن مثبت باشدوتصمیم گیری شهودی منجر به رویکرد پایین گردد.
بخش دوم:
بانک سازمانی می باشد که جای اندوختن پول و سرمایهی مردم می باشد.بانکها با پول اندخته شده، به داد و ستد میپردازند و طرحهای اقتصادی بزرگ را پیش میبرند. بخشی از سود به دست آمده از این کارها به سپردهگذاران پرداخت می گردد.بانکها به سپردهگذاران وام نیز میدهندوسپردهگذاران باداشتن سندهای شناختهشدهای مانند چک میتوانندبدون جابهجایی پول به دادوستد بپردازند. پیشینهی بانکداری دستکم به 2 هزار سال پیش از میلاد باز می گردد و ایرانیان در این کار پیشتاز بودهاند(کاظم بجنوردی،1381).
اوج بانکداری ایرانی را بایستی در دوران ساسانیان جست. در این دوره نیز سکههای طلا و نقره در همه جا به فراوانی در دادوستدها به کار میرفت. اما در آن دوره به جای جابهجای پول، از برات نیز بهره میگرفتند. برات سندی نوشتاری و شناخته شده بود که کار چک را انجام میداد. برات را از سدههای پیشین میشناختند، اما به کارگیری گستردهی آن به دوران ساسانی بازمیگردد(کاظم بجنوردی،1381)
پیشنهاد بنیانگذاری بانک در ایران را نخستینبار ژان ساوالان (Savalan .J) فرانسوی در سال 1864 میلادی، هنگامی که میرزا محمودخان ناصرالملک برای بستن قرارداد بنیانگذاری راهآهن در لندن بود، به او داد. پس از آن، بنگاه فرانسوی ارلانگه (Erlangeh) در سال 1886 کوشید امتیاز برپایی بانک در ایران را به دست آورد که به نتیجه نرسید. در همین زمان، روشنفکران و سرمایهداران ایرانی نیز کوشیدند نیاز کشور به داشتن بانک را برای دولتمردان قاجار روشن کنند. برای مثال، میرزا ملکمخان ناظمالدوله کتابی پیرامون نیاز کشور به بانک نوشت و محمد حسین امینالضرب، از بازرگانان و صرافان سرشناس، در نامهای به ناصرالدین شاه نیاز کشور را به بانک به او گوشزد نمود. چند نفر از بازرگانان و سرشناسان ایرانی مقیم عثمانی(ترکیه) نیز برای بنیانگذاری بانک در ایران کوشش کردند. آنان میخواستند با همکاری سرمایهگذاران فرانسوی و بانک عثمانی، بانکی به نام بانک ایران و افغانستان، برپا کنند. اما زیرا سرمایهگذاران فرانسوی به سودآوری آن بانک اطمینان نداشتند، همکاری نکردند و چنین بانکی بازگشایی نشد(مصطفی داماد،1381).
بانک شرق جدید، نخستین بانک جدید در سال 1267 خورشیدی/1888 میلادی با نام بانک شرق جدید(New Oriental Banking) در تهران بازگشایی گردید و درشهرهای مشهد، اصفهان، رشت، شیراز، بوشهر و تبریز نیز شعبه داشت. آن بانک یک بنیاد انگلیسی بود که در دیگر کشورهای آسیایی نیز شعبه داشت و توانست در زمان اندکی نرخ بهره را به 12 درصد کاهش دهد. آن بانک برای سپردههای جاری 5/2 درصد، برای سپردههای ششماهه، 4 درصد و برای سپردههای یکساله، 6 درصد بهره میپرداخت. شعبهی بانک تهران حوالههای 5 قرانی صادر مینمود که زیرا حواله به بانک میرسید، وجه آن را به صورت سکهی نقره میپرداختند. این بانک در برابر وامی که پرداخت مینمود، 12 درصد بهره میگرفت که برای شاه ایران حدود 6 تا 8 درصد بود.
پس دست یابی به معیارهای یک نظام بانکی قوی وکارآمدکه به افشاء اطلاعات مربوط به فعالیتها و جایگاه مالی سیستم بانکی اقدام نماید، ضروری می باشد.تجزیه و تحلیل رویکرد بانکها نه تنها از دید اقتصادی، بلکه از نظر جلب اعتماد عمومی نیز بسیار مهم تلقی می گردد و باعث بهبود کیفیت مدیریت بانک نیز می گردد.ضمن این که علاوه بر سایر شرایطی که بررویکردیک سازمان تاثیرگذار می باشد، در نظر داشتن کیفیت زندگی کاری یعنی مجموعه ای از شرایط واقعی کار در یک سازمان که شامل اندازه حقوق و مزایا، امکانات رفاهی، بهداشتی، ایمنی، مشارکت در تصمیم گیری، مردم سالاری، سرپرستی، تنوع و چرخش کاری و غنی بودن مشاغل و …می گردد، ازمهمترین الزاماتی می باشد که بایستی مورد نظر مدیران قرار گیرد(سلمانی، ١٣٨۴).
1-ارزیابی سیاستها و تصمیمات اتخاذ شده از طرف مدیران بانکها
2-رتبه بندی بانکها نسبت به یکدیگر با در نظر داشتن کارایی آنها
3-معیاری برای سنجش رویکرد مدیریت بانک
4-وسیله ای، جهت تعیین نقاط ضعف و قوت بانک( علیرضایی، ١٣٨٢)
قبل از ورود به مدل مورد بهره گیری برای ارزیابی رویکرد مالی بانکها در این پژوهش، چند شاخص ارزیابی که در تحقیقات محققان دیگر مورد بهره گیری قرار گرفته می باشد،اظهار می گردد.
ونکاترامان[6] رویکرد مالی را شامل رشد و سودآوری دانسته می باشد(جف و همکاران، ٢٠٠6).
در این پژوهش، از معیار های ارزیابی رویکردبانکهاکه توسط وزارت اموراقتصادی ودارایی در سال ١٣90 انجام شده می باشد، بهره گیری می گردد که شامل موارد زیر می باشد:
[1] Rational
[2] Intuitive
[3] Dependent
[4] Avoidant
[5]Spontaneous
[6] Venkatraman
متن فوق تکه ای از این پایان نامه بود